شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ *داستانک* يکي بود، ديگه هيشکي نبود يه روز رفته بودم از شناسنامه ام کپي بگيرم، که آقا يادش رفت اصل شناسناممو به من پس بده منم که خيال مي کردم اصل شناسنامه تو وسايله؛ رفتم خونه، اما چشمتون روز بد نبينه، ديدم نيست. مطمئن بودم که همونجا مونده. فرداش رفتم گفتم شناسنامه ي من ايجا جامونده، به من بدين. گفت: ما ديروز يه شناسنامه رو برديم دفتر پست بغل تحويل بديم، گفت بندازيد صندوق پست. منم انداختم.رفتم..
رفتم دفتر پست پرسيدم شناسنامه ي من رو شما برميداريد؟ گفت نه. اين صندوق هر روز ساعت شش صبح باز مي شه. مي ره اداره مرکزي . رفتم پست مرکزي* بخش يافته ها* گفت: چنين شناسنامه اي ايجا نيومده. گفتم دفتر پست گفته هر روز ساعت 6 صندوق خالي مي شه، يعني هنوز(ساعت 10 صبح) به دست شما نرسيده؟ گفت نه، برو فردا بيا. رفتم و فرداش همين داستانک تکرار شد.
تا سه روز همين منوال بود، به اعتراض گفتم مسئول شما کيه که سه روزه شناسنامه ي من تو صندوق افتاده و هنوز به دست شما نرسيده؟ يکي رو راهنمائي کردند، ايشون زحمت کشيد و تک تک اتافها رو رفتيم و نبود.... تا به اتاق حراست راهنمائي شديم... ديديم درب اتاق بسته است و تشريف ندارند.
آقاي محترم گفت: شمارتو بمن بده، اگر پيدا شد بهت خبر مي دم.... آخر هفته بود، خبري نشد، شنبه هم خبري نشد، يکشنبه رفتم و با کمي پرسجو شناسنامه رو تحويل گرفتم.
ميدونيد براي تحويل شناسنامه اي که پست هم نشده، و چند روز منو معطل کردند و چند بار تا اونجا رفتم، چقدر از من پول گرفتند؟ 5500 تومان. بابت پست سفارشي نکرده. تازه رسيد هم داد.
پس مراقب مدارک خودتون باشيد که نه گرفتار پست و ادارات بشيد و نه هزينه ي اضافي بديد.
يکي بود هيچ کس نبود جز((((2560)))))توحيد نبوت و ولايت ومعاد
2560 چيه؟ خدا؟
شکيبا!
عدلش جا موند
2560 نام الله است در اعداد ابجد مثل 110 که نام مبارک حضرت مولي امير المومنين و
چقدر آدمو اذيت ميکنن
عکاس آماتور
رتبه 0
0 برگزیده
503 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top